سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فساد در جامعه مسلمانان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!

حضرت امام صادق (علیه السلام ) در حدیثی مفصّل به بیان ویژگی ها و اتفاقاتیکه قبل از ظهور حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) در جامعه مسلمانان رخ خواهد داد اشاره میفرمایند؛
از شما خانم و آقای عزیز تقاضا می کنم که این مطلب را به دقت مطالعه فرمایید و خودتان این اتفاقات را با آنچه که در جوامع اسلامی در حال به وقوع پیوستن است مقایسه کنید و قضاوت کنید که ......

متن حدیث: آیا ندانسته‏اى که هر که چشم براه دولت ما باشد و بر آزار و ترسى که مى‏بیند شکیبائى ورزد فرداى قیامت در زمره ما محشور گردد پس هر گاه دیدى که حق مرده، و (حق‏جویان و) اهل حق از میان رفتند و دیدى که ستم همه شهرها را فرا گرفته، و دیدى که (دستورات) قرآن کهنه شده و چیزهائى که در آن نیست در آن پدید شده، و (آیات آن) طبق دلخواه توجیه شده، و دیدى که آئین زیر و رو گشته چنانچه آب زیر و رو شود، و دیدى که اهل باطل بر اهل حق بزرگى جویند، و دیدى که شر و بدى آشکار است و از او نهى نشود و هر که بد کند او را معذور دانند، و دیدى که بزهکارى آشکار گردیده، و مردان بمردان و زنان به زنان اکتفا کنند، و دیدى که شخص مؤمن مهر بر لب زده و سخنش را نپذیرند، و دیدى که شخص فاسق دروغ گوید و کسى دروغ و افترایش را بر او باز نگرداند، و دیدى که (بچه) کوچک (مرد) بزرگ را خوار شمارد، و دیدى که قطع رحم کنند، و دیدى هر که را بکار بد بستایند خندان گردد و سخن گوینده را باو باز نگرداند و دیدى که پسر بچه همان کند که زنان کنند، و دیدى که زنان با زنان تزویج کنند، و دیدى که مدح و ثنا (و تملق و چاپلوسى) بسیار گردد، و دیدى که مرد مال خود را در غیر راه اطاعت خدا خرج کند و کسى از کار او جلوگیرى نکند و دستش را نگیرند، و دیدى که چون شخصى کوشش مؤمن را (در اطاعت خدا) بیند از کوشش او بخدا پناه برد، و دیدى که همسایه همسایه آزارى کند و مانعى براى او در این کار نیست، و دیدى که کافر خوشحال است از آنچه در مؤمن مى‏بیند و شاد است از اینکه در روى زمین فساد و تباهى بیند، و دیدى که شراب را آشکارا بنوشند و براى نوشیدنش‏ گرد هم برآیند کسانى که از خداى عز و جل نمى‏ترسند، (1) و دیدى که امرکننده بمعروف خوار است، و فاسق در آنچه خدا دوست ندارد نیرومند و ستوده است، و دیدى که اهل قرآن و تفسیر خوارند و هر که آنان را دوست دارد نیز خوار است، و دیدى که راه خیر بسته شده و براه شر و بدى رفت و آمد گردد، و دیدى که خانه کعبه تعطیل شده و دستور به نرفتن آن میدهند، و دیدى که مرد بزبان گوید آنچه را عمل بدان نکند، و دیدى که مردان براى استفاده مردان خود را فربه کنند و زنان براى زنان، و دیدى که زندگى مرد از پسش اداره گردد و زندگى زن از فرجش، و دیدى زنان نیز چون مردان براى خود انجمنها ترتیب دهند، و دیدى در فرزندان عباس کارهاى زنانگى آشکار شد و خضاب کنند و سر را شانه زنند چنانچه زن براى شوهر خود خضاب کند، و بمردها براى فروج خود پول دهند (یعنى براى اینکه مردان با آنها کار شنیع انجام دهند، یا پول دهند تا مردان با زنانشان جمع شوند) و دیدى که در باره استفاده از مرد رقابت شود و مردان بر سر این کار غیرت‏ورزى کنند، و پولدار عزیزتر از مؤمن باشد، و ربا آشکار شود و بر آن سرزنش نشود، و زنان بر دادن زنا ستایش شوند، و دیدى که زن براى نکاح مردان با شوهر خود همکارى کند، و دیدى بیشتر مردم و بهترین خانه‏ها آن باشد که با زنان در هرزگى آنها کمک کنند، و دیدى که مرد باایمان غمناک و پست و خوار گردد، و دیدى که بدعت و زنا آشکار گردد، و دیدى که مردم بشهادت ناحق اعتماد کنند، و دیدى که حرام حلال شود و حلال حرام گردد، و دیدى که دین به رأى تعیین شود و قرآن و احکام آن تعطیل گردد، و دیدى که از روى دلیرى بر خدا مردم براى انجام کار بد انتظار آمدن شب را نکشند، و دیدى که مؤمن نتواند کار بد را انکار کند جز بدلش، و دیدى که مال کلان در مورد خشم خداى عز و جل خرج شود، (1) و دیدى که زمامداران بکافران نزدیک شوند و از خوبان دورى گزینند، و دیدى که فرمانروایان در داورى رشوه گیرند، و دیدى که حکومت و فرمانروائى در مزایده قرار گیرد، و دیدى که خویشاوندان محرم را نکاح کنند و بهمانها اکتفا کنند، و دیدى که بصرف تهمت و سوء ظن مردم را بکشند، و در باره استفاده از مرد نر غیرت‏ورزى شود و جان و مال سر این کار دهند، و دیدى که مرد براى آمیزش با زنان مورد سرزنش قرار گیرد (و باصطلاح روز، هم جنس بازى مد شود)، و دیدى که مرد از کسب زنش از هرزگى نان میخورد، آن را میداند و بآن تن میدهد، و دیدى که زن بر مرد خود مسلط شود و کارى را که مرد نمیخواهد انجام دهد و بشوهر خود خرجى میدهد، و دیدى که مرد زن و کنیزش را (براى زنا) کرایه میدهد، و بخوراک و نوشیدنى پستى تن در میدهد، و دیدى که سوگندهاى بناحق بنام خدا بسیار گردد، و قمار بازى آشکارا شود، و شراب را بدون مانع علنا بفروشند، و دیدى زنان خود را در اختیار کافران گذارند، و دیدى ساز و ضرب علنى گردد و بر سر کوى و بازار آشکارا زنند و کسى از آن جلوگیرى نکند و کسى جرأت جلوگیرى آن را ندارد، و دیدى مردم شریف را خوار کند کسى که مردم از تسلط و قدرتش ترس دارند، و دیدى که نزدیک‏ترین مردم بفرمانروایان کسى است که بدشنام گوئى ما خانواده ستایش شود، و دیدى هر کس ما را دوست دارد دروغگویش دانند و شهادتش را نپذیرند، و دیدى بر سر گفتن حرف زور و ناحق مردم با همدیگر رقابت کنند، و دیدى که شنیدن قرآن بر مردم سنگین و گران آید و در عوض شنیدن چیزهاى ناروا براى آنها آسان و مطلوب است، و دیدى که همسایه همسایه را گرامى دارد از ترس زبانش، و دیدى حدود خدا تعطیل شده و در آن طبق دلخواه خود عمل کنند، و دیدى که مساجد طلاکارى و نقاشى شود، و دیدى راستگوترین مرد پیش آنها کسى است که‏ بدروغ افتراء بندد، (1) و دیدى که شر و سخن چینى آشکار گردد، و دیدى که ستمکارى شیوع یافته، و دیدى که غیبت را سخن خوش مزه و نمکین شمارند، و مردم همدیگر را بدان مژده دهند، و دیدى که براى غیر خدا بحج و جهاد روند، و دیدى که سلطان بخاطر کافر مؤمن را خوار کند، و دیدى که خرابى بر آبادانى چیره گشته، و دیدى که زندگى مرد از کم فروشى اداره مى‏شود، و دیدى خونریزى را آسان شمارند (و اهمیتى در نظر مردم ندارد)، و دیدى که مرد براى غرض دنیائى ریاست میطلبد و خود را ببدزبانى مشهور میسازد تا از او بترسند و کارها را باو واگذارند، و دیدى نماز را سبک شمارند، و دیدى که مرد مال بسیار دارد و از وقتى که آن را پیدا کرده زکاتش را نداده، و دیدى که گور مرده‏ها را بشکافند و آنها را بیازارند و کفنهاشان را بفروشند، و دیدى که آشوب بسیار است، و دیدى که مرد روز خود را به نشئه (شراب) بشب برد و شب را بمستى صبح کند و بوضعى که مردم در آنند اهمیت ندهد، و دیدى که حیوانات را نکاح کنند، و دیدى که حیوانات همدیگر را بدرند، و دیدى که مرد بنماز خانه خود رود و چون برگردد جامه در تن ندارد، و دیدى دل مردم سخت و چشمانشان خشک شده و یاد خدا بر آنان سنگین آید، و دیدى کسبهاى حرام شیوع یافته و بر سر آن رقابت کنند، و دیدى که نماز خوان براى ریا و خودنمائى نماز میخواند، و دیدى که فقیه براى غیر دین مسأله مى‏آموزد و طالب دنیا و ریاست است، و دیدى که مردم با کسى هستند که پیروز شود، و دیدى که هر کس روزى حلال میجوید مورد سرزنش و مذمّت قرار میگیرد و جوینده حرام مورد ستایش و تعظیم قرار میگیرد، و دیدى که در حرمین (مکه و مدینه) کارهائى که خدا دوست ندارد انجام گیرد، کسى از آنها جلوگیرى نکند و میان مردم و انجام آنها کسى مانع نشود، و دیدى که ساز و آواز در حرمین آشکارا گردد، (1) و دیدى که اگر کسى سخن حق گوید و امر بمعروف و نهى از منکر کند دیگران او را نصیحت کنند و بگویند: این کار بر تو لازم نیست، و مردم بهمدیگر نگاه کنند (و هم چشمى کنند) و بمردم بدکار اقتداء کنند (و باصطلاح امروز مدپرستى شایع گردد) و ببینى که راه خیر و طریقه آن خالى است و مشترى ندارد، و دیدى که مرده را بمسخره گیرند و کسى براى مرگ او غمناک نشود، و دیدى که هر سال بدى و بدعت تازه بیش از گذشته پیدا شده، و دیدى که مردم و انجمنها پیروى نکنند مگر از توانگران، و دیدى که بفقیر چیز دهند در حالى که باو بخندند و براى غیر خدا باو ترحم کنند، و دیدى که نشانه‏هاى آسمانى پدید آید ولى کسى از آن هراس نکند، و دیدى که مردم بر هم بجهند چنانچه حیوانات بر هم میجهند و هیچ کس از ترس کار زشتى را انکار نکند، و دیدى که مرد در غیر اطاعت خدا زیاد خرج کند ولى در مورد اطاعت از کم هم دریغ دارد، و دیدى ناسپاسى پدر و مادر آشکار گشته و پدر و مادر را سبک شمارند و حال آنها در پیش فرزند از همه بدتر باشد و فرزند خوشحال است که بآنها دروغ بندد، و ببینى که زنها بر حکومت غالب گشته و هر کارى را قبضه کنند، و کارى پیش نرود جز آنچه طبق دلخواه آنان باشد، و دیدى که پسر بپدر افتراء زند و بپدر و مادر خود نفرین کند و از مرگشان خوشحال شود.

و دیدى اگر روزى بر مردى بگذرد که در آن روز گناهى بزرگ نکرده باشد مانند هرزگى یا کم‏ فروشى یا انجام کار حرام یا میخوارگى آن روز گرفته و غمناک است و خیال کند که روزش بهدر رفته‏ و عمرش در آن روز تلف شده، (1) و دیدى که سلطان خوراک را احتکار کند، و دیدى که حق خویشاوندان پیغمبر (خمس) بناحق تقسیم شود و بدان قمار بازى کنند و میخوارگى کنند، و دیدى با شراب مداوا کنند و براى بیمار نسخه کنند و بدان بهبودى جویند، و دیدى که مردم در مورد ترک امر بمعروف و نهى از منکر و بى‏عقیده‏گى بدان یکسان شوند، و دیدى منافقان و اهل نفاق سر و صدائى دارند و اهل حق بى‏صدا و خاموشند، و دیدى که براى اذان گفتن و نماز پول گیرند، و دیدى که مسجدها پر است از کسانى که ترس از خدا ندارند، و براى غیبت و خوردن گوشت مردم حق (بوسیله غیبت) بمسجد آیند و در مسجدها از شراب مست‏کننده توصیف کنند، و دیدى که شخص مست که از خرد تهى گشته بر مردم پیشنمازى کند و بمستى او ایراد نگیرند، و چون مست گردد گرامیش دارند و از او ملاحظه کنند و بدون بازخواست او را رها کنند و او را بمستیش معذور دارند، و دیدى هر که مال یتیمان بخورد شایستگى او را بستایند، و ببینى که داوران بخلاف دستور خدا داورى کنند، و دیدى که زمامداران از روى طمع خیانتکار را امین خود سازند، و دیدى میراث (یتیمان) را فرمانروایان بدست مردمان بدکار و بى‏باک نسبت بخدا داده‏اند (تا مقدارى را بآنها دهند و ما بقى را خود بالا کشند) از آنها حق و حسابى بگیرند و جلوى آنها را رها کنند تا هر چه میخواهند در آنها انجام دهند، و ببینى که بر فراز منبرها مردم را به پرهیزگارى دستور دهند ولى خود گوینده آن بدستورش عمل نکند، و دیدى که وقت نمازها را سبک شمارند، و دیدى که صدقه را بوساطت دیگران به اهلش دهند و بخاطر رضاى خدا ندهند بلکه روى درخواست مردم و اصرار آنها بپردازند، و ببینى که تمام غم و اندوه مردم در باره شکم و عورتشان است، باکى ندارند که چه بخورند و با چه نکاح کنند، و ببینى که دنیا بآنها روى آورده، و ببینى که نشانه‏هاى‏ حق مندرس و کهنه گشته. (1) در چنین وقتى خود را واپاى و از خداى عز و جل نجات بخواه و بدان که (در چنین وضعى) مردم مورد خشم خداى عز و جل قرار گرفته‏اند و خداوند بخاطر کارى است که بآنها مهلت داده، مراقب باش و کوشش کن تا خداى عز و جل تو را بر خلاف آنچه مردم در آنند مشاهده کند تا اگر عذاب بر آنها نازل گردد و تو در میان آنها باشى بسوى رحمت حق شتافته باشى و اگر جدا شوى آنان گرفتار شوند، و تو از روش آنان و بى‏باکى آنها نسبت بخداى عز و جل بیرون باشى، و بدان که براستى خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نکند، و همانا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.


روضه کافى-ترجمه رسولى محلاتى، ج‏1، ص: 55 - 60

 

منبع: 2taii.mihanblog.com